صفحه نخست / پایگاه دانش / چگونه کمتر کار کنیم و نتیجه بهتر بگیریم؟
در زندگی امروزی بسیار مشاهده شده است خیلی از کارها و دغدغه ها ما را از اهداف و اولویت هایمان دور میکند. با برنامه ریزی بهتر برای زمانی که در اختیار داریم، میتوانیم تا حدود زیادی از این مسئله جلوگیری کنیم و بیشتر بر همان اولویتها متمرکز باشیم. در این مطلب میخواهیم ببینیم چطور میشود کمتر کار کرد اما به نتیجۀ بهتری رسید. این نتیجۀ بهتر میتواند همان تحقق اهداف اساسی و رسیدن به اولویتها باشد. با انجام دادن چند حرکت ساده و اساسی میتوانیم به این خواسته خود برسید. در مقاله قبلی به موضوع تحقیقات مهم برای بازاریابی پرداخته شد و در ادامه این مقاله همراه مجموعه بعلاوه باشید تا به بررسی این موضوع بپردازیم.
لازم است که در ابتدا تمام نقش ها و مسئولیت هایی که در زندگی بر عهد دارید را در نظر بگیرید به طور مثال دختر یا پسر خانواده، آشنایان، مدیر و … . برای خود تعیین کنید که ویژگی یک دوست خوب چیست؟ چطور میتوانم مطمئن شوم دوست خوب واقعا باید همین طور رفتار کند؟
اگر اصولی و منطقی به جواب این سوال ها فکر کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که تعریفمان از موفقیت، تا حد زیادی بستگی به توقعاتی است که دیگران از ما دارند و این موضوع میتواند حتی در ایجاد کسب و کار موفق کمک کننده باشد. در کنار این، بیشتر انتظارات مان هم ریشه در ترس های ریزودرشتمان دارند. زمانی که این توقعات بی جا و انتظارات بیهوده را کنار بگذاریم، مواردی که واقعا برایمان مهم هستند از پشت پرده نمایان خواهند شد. اینها شاید همان رؤیاها و ایدئالهای مان باشند، به طور مثال تربیت فرزندان با ادب و مسئولیت پذیر، تلاش برای بهتر کردن اوضاع زنان و دفاع از حقوق آنها، داشتن رابطه سالم و رضایتبخش با همسر و …
بعد از اینکه اولویت های کارمان را مشخص کردیم زمان آن رسیده که تعیین کنیم برای کدام کار وقت بگذاریم. برای آنکه روی اولویتم متمرکز شوم باید چه کار کنم؟ در اکثر زمان ها شدت کار و گرفتاری به قدری زیاد میشود که یادمان میرود این مسئله را بررسی کنیم که در مرحله اول ارزش وقت گذاشتن را دارند یا خیر؟ آیا تمرکز کردن بر روی این مسائل و وقت گذاشتن برای آن ما را به هدفمان نزدیک میکند یا خیر؟ این نکته را همیشه باید مد نظر داشته باشید که صرفا اگر بتوانید کاری را بهتر یا سریعتر از اطرافیانتان انجام بدهید، تنها باعث نمیشود که آن کار را در فهرست وظایفتان قرار بدهید و حتما شما وظیفهٔ انجام دادنش را قبول کنید. همواره این سوالات را مدنظر داشته باشید و از خود بپرسید:
همه افراد در کنار خود افرادی دارند که میتوانند برای کمک گرفتن از آنها درخواست کنند. از خانواده و دوستان گرفته تا همکاران و افراد دیگر. کمک خواستن از دیگران همواره مشروط بر آن است که ما احساس ضعف و آسیب پذیری را در خودمان بپذیریم. پذیرفتن این احساس امر دشواری است که باید آن را در نظر گرفت. اما حالا که اولویت و وظایف مهمترمان را مشخص کردهایم، با کمک خواستن از افراد تاثیر گذار از همیشه به هدفمان نزدیکتر خواهیم شد، با توجه به اهمیت این موضوع دلیلی بر انجام ندادن این کار دیده نمیشود؟
به طور مثال راهحلی ارائه کنید و از کارفرمایتان بخواهید به شما بازخورد بدهد، با جملهای شبیه به این «برای محقق شدن هرچه سریعتر اهدافمان، ایدههایی به ذهنم رسیده است؛ برای فراهم کردن فرصتهای مدیریتی برای بعضی از اعضای تیم هم نظرهایی دارم. دوست دارید بیشتر راجع بهشان بدانید؟»
گاهی اینطور به نظر میرسد که برای وظایف و کارهایی که باید انجام بدهیم نمی توان پایانی در نظر گرفت. برای اینکه بتوانیم فشاری که بر رویمان است را کم تر کنیم، باید یاد بگیریم که گاهی اوقات به درخواست دیگران جواب منفی بدهیم. به طور مثال اگر که کسی از شما خواست کاری برایش انجام دهید، بهجای آنکه با عجله و یا از روی تعارف «بله» بگویید و آن را جزء وظایفتان در نظر بگیرید، بخواهید که بیشتر راجع به موضوعتان توضیح بدهد تا ناآگاهانه تصمیم نگیرید.
با انجام دادن این روش هایی که در این مقاله بیان شدند، میتوانید بین کارهای بی اهمیت و وظایف و اهداف زندگیتان تمایز قائل شوید. در چنین شرایطی کمتر کار میکنید اما نتیجه بهتری خواهید گرفت. این نتیجه همان اولویت و هدف بزرگی است که برای خودتان تعیین کردهاید.